Saturday Feb 13, 2021

گربه‌های اشرافی- سوپراسکوپ شماره ۱۰

یکی بود یکی نبود، در زمانه‌ای گذشته در شهر پاریس خانم خوب و مهربانی، در خانه بسیار قشنگی زندگی می‌کرد. این خانم اسمش آدِلا بود. خانم آدِلا چهار گربه ملوس و شیطون داشت که آن‌ها را بیشتر از هر کس و هر چیزی دوست داشت، آخه خانم آدِلا غیرازاین گربه‌ها هیچ‌کس را نداشت، نه شوهری نه بچه‌ای و نه کس دیگری … اسم این گربه‌ها به ترتیب، دوشس، ماری تولوز و برلیو بود که دوشس مادر سه گر به دیگه بود. موش کوچولویی بنام راکفورد همیشه با بچه‌گربه‌ها بازی می‌کرد و مادیانی که اسمش فرو فرو بود با آن‌ها همبازی می‌شد. پیشخدمتی هم در آن خانه زندگی می‌کرد که اسمش ادگار بود و از حیوانات خوشش نمی‌آمد و همیشه دور از چشم خانم آدِلا گربه‌ها را اذیت می‌کرد. ولی گربه‌ها و دوستانشون به او اعتنائی نمی‌کردند و اکثر اوقات دورهم جمع می‌شدند و با خواندن شعر و آواز، اوقات خوشی را می‌گذراندند.


کاری از سازمان انتشار مجموعه داستان‌های ناطق

شرکت ۴۸ داستان، سوپراسکوپ

برداشتی از اثر معروف والت دیزنی

مؤلف و شاعر: علیرضا اکبریان

با صدای گروهی از هنرمندان برجسته ایران

Comment (0)

No comments yet. Be the first to say something!

Copyright 2025 All Rights Reserved

Podcast Powered By Podbean

Version: 20241125